معنی بهاره رهنما

بیوگرافی

بهاره رهنما

بهاره رهنما در10 آذر سال 1352 در هزاوه از توابع استان مرکزی متولد شد. وی لیسانس ادبیات نمایشی و فوق لیسانس حقوق قضایی را از دانشگاه آزاد گرفته است. برای اولین بار با فیلم افعی به سینما آمد. او در سال 1380 بازی در یک فیلم کمدی نان و عشق و موتور هزار را تجربه کرد که نشان از توانایی او در زمینه فیلم های کمدی داشت. همسر سابق او پیمان قاسم‌خانی نویسنده مشهور سینما است. این زوج دختری به نام پریا قاسم‌خانی دارند که تجربه حضور در تئاتر پنجره‌ها و فیلم سینمایی دایره زنگی را دارد. بهاره رهنما در شهریور ۱۳۹۶ با امیر خسرو عباسی ازدواج کرد. وی در وب‌نوشت شخصی خود و مدتی در نشریهٔ چلچراغ می‌نوشت. حضور گستردهٔ او در شبکه‌های اجتماعی انتقادات زیادی را از طرف کاربران این شبکه‌ها متوجه او نموده‌است. فیلم های سینمایی: ایکس لارج، پاستاریونی، ترمیناتور، آقای سانسور، آینه بغل، هشتگ، خوب- بد- جلف، آس و پاس، 360 درجه، طبقه حساس، آشنایی با لیلا، بچگیتو فراموش نکن، خنده در باران، جرم، زنان ونوسی مردان مریخی، زن‌ها شگفت انگیزند، هرچی خدا بخواد، ورود آقایان ممنوع، عروسک، بعد از ظهر سگی سگی، پوپک و مش ماشاالله، سن پطرزبورگ، ورود زنده‌ها ممنوع، چارچنگولی، ده رقمی، شیرین، توفیق اجباری، دایره زنگی، شبانه، ماجراهای اینترنتی (چای نت)، گاوخونی، نان و عشق و موتور ۱۰۰0، بچه‌های بد، بادام‌های تلخ، عاشقانه، غزال، افعی. سریال‌های تلویزیونی: شش قهرمان و نصفی، بچه مهندس، همسایه‌ها، کشیک قلب، غیرعلنی، خوب بد زشت، پژمان، خداحافظ بچه، چک برگشتی، گاوصندوق، مأمور بدرقه، مرد هزار چهره، کتاب‌فروشی هدهد (بازیگر میهمان)، زیر زمین، من یک مستأجرم، روشنتر از خاموشی، پرونده‌های مجهول، داستان یک شهر2، بازگشت به خانه. سریال های شبکه نمایش خانگی: شام ایرانی، ساخت ایران، شرف خانواده فاضل. نویسنده فیلم‌نامه های: شبهای برره، باغ مظفر، شمس العماره. بازی در تئاترهای: شاه لیر، بیوهٔ نویسنده فقید، فصل فراموشی، تابستان فراموشی، بلافیگورا، اپراتور نسل چهارم، خورشیدهای همیشه، آرامش زن زیبایی است که شوهر دارد، دیگری، سونات پاییزی، حرفه‌ای، زنانی که به بزها خیره شده‌اند، دوباره اون آهنگ رو بزن سم، عامدانه عاشقانه قاتلانه، انگار در چشم‌های تو اسب می‌دود، تو دهنتُ می‌بندی یا من؟، نمایش اسپانیایی، آرسنیک و تور کهنه، دورهمی زنان شکسپیر، با من بستنی می‌خوری؟، بادی که تو را برد‚ مرا خشک کرد، پسران آفتاب، غبار، چشم‌هایی که مال توست، این تابستان فراموشت کردم، خیال‌های جاده جاجرود، گروتسکی بر تبارشناسی دروغ و تنهایی، تراس، فیل، می‌خواهم با میوسوو ملاقات کنم، هاملت با سالاد فصل، خدای کشتار، پنجره‌ها، تله تئاتر پیش از آشنایی، تله تئاتر «ای نسیم باران». نویسنده کتاب های: پای به جاده زدن، زن باران، مالیخولیای محبوب من، ماه هفت شب، چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس

حل جدول

بهاره رهنما

بازیگر سریال گاوصندوق

از بازیگران سریال خوب بد زشت

از بازیگران فیلم طبقه حساس

از بازیگران فیلم آشنایی با لیلا


بهاره رهنما، لیلا حاتمی

از بازیگران فیلم آشنایی با لیلا

لغت نامه دهخدا

بهاره

بهاره. [ب َ رَ / رِ] (ص نسبی) گندم و غلات دیگر که در فصل بهار کارند. (فرهنگ فارسی معین). مقابل پائیزه... منسوب به بهار. بهاری: کشت بهاره. (فرهنگ فارسی معین).
- بهاره برای کسی کاشتن، وعده های بسیار به او دادن. (یادداشت بخط مؤلف).
|| (اِ) گروه زنبوران عسل. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس).

بهاره. [ب َ رَ] (اِخ) دهی از دهستان کوهمره سرخی است که در بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع است و 118 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


رهنما

رهنما. [رَ ن ُ / ن ِ / ن َ] (نف مرکب) راه نما. رهنمون. رهبر. ره نمای. ره نماینده. (یادداشت مؤلف). دلیل و هادی و نماینده ٔ راه و مرشد. (ناظم الاطباء). رهبر و هادی و دلیل. (آنندراج):
خیال تو همه شب ره به کوی من دارد
اگرچه بخت مرا رهنما به کوی تو نه.
خاقانی.
ماه بی گفتن چو باشد رهنما
چون بگوید شد ضیا اندر ضیا.
مولوی.
|| ناخدا و ملاح و بدرقه. (ناظم الاطباء). رجوع به رهنمای و راهنما شود.

رهنما. [رَ ن ُ / ن ِ / ن َ] (اِخ) غلامحسین بن محمد. دانشمند مشهور عصر حاضر و متخصص در فنون ریاضی (تولد در شیراز 1299 هَ.ق. وفات در تهران 1365 هَ. ق. / 1325 هَ.ش.). پدرغلامحسین، میرزا محمد از علمای روحانی عهد ناصرالدین شاه قاجار بود. وی پس از کسب تحصیلات مقدماتی در شیراز همراه پدر به تهران آمد و به نزد نجم الدوله عبدالغفار، علوم ریاضی را تکمیل کرد و در آن رشته متخصص گردید. رهنما از سال 1321 هَ.ق. تا پایان عمر در مدارس مختلف تهران (علمیه، دارالفنون، مدرسه ٔ ایران و آلمان، مدرسه ٔ علوم سیاسی، دارالمعلمین مرکزی، دانشکده ٔ فنی) به تدریس ریاضیات، هیأت، فیزیک و شیمی اشتغال داشت، و مدتی هم ریاست دانشکده ٔ فنی (تهران) را به عهده داشت. در سال 1324 هَ.ش در سه کابینه سمت وزارت فرهنگ به عهده ٔ او بود. (از فرهنگ فارسی معین).


غلامحسین رهنما

غلامحسین رهنما. [غ ُ ح ُ س َ ن ِ رَ ن ِ] (اِخ) رجوع به رهنما شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

بهاره

(صفت اسم) منسوب به بهار بهاری کشت بهاره. (مقابل کشت پاییزه)، گندم و غلات دیگر که در فصل بهار کارند.

واژه پیشنهادی

نام کتابی از بهاره رهنما

پای به جاده زدن

زن باران

ماه هفت شب

معادل ابجد

بهاره رهنما

509

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری